ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
مطالعه کیلینگزورث
نتایج بهدستآمده از مطالعه کانمن و دیتون تا مدتها در دنیای دانشگاهی به عنوان معتبرترین تحقیق انجامشده مورد استناد قرار میگرفت تا سال 2021 که استاد دانشگاه پنسیلوانیا، متیو کیلینگزورث (Mathew Killingsworth) پژوهشی مشابه انجام داد. او از روشی مطالعاتی به نام «نمونهبرداری تجربی در لحظه» استفاده کرد. در این روش او از 34 هزار نفر داوطلب خواست که در طول روز بر روی گوشیهای هوشمند خود احساسات و حال روحی خود را ثبت کنند. درآمد و میزان رضایت آنها از زندگی نیز در این مطالعه بررسی میشد. پروفسور کیلینگزورث پس از بررسی دادههای جمعآوریشده به این نتیجه رسید که هرچه درآمد بیشتر باشد، مردم شادتر، خوشحالتر و از زندگی راضیتر هستند. در مطالعه او هیچ اثری از تراز 75 هزاردلاری یا هیچ تراز دیگری نبود.
توافق کانمن و کیلینگزورث
این واقعیت که دو پژوهشگر سرشناس دو مطالعه با موضوع یکسانی انجام داده بودند ولی نتیجه هرکدام، دیگری را نقض میکرد کمی دردسرساز شده بود. به همین دلیل در سال 2023 کانمن و کیلینگزورث مقاله مشترکی چاپ کردند و در مورد یافتههای ضدونقیض پژوهشهایشان به اجماع رسیدند. در مقاله جدید در مورد نقصهای هرکدام از پژوهشهای قبلی بحث شد و دادههای جمعآوریشده دوباره تجزیهوتحلیل شد. در نهایت نتیجه کلی این بود که پول بیشتر با شادی بیشتر همراه است؛ البته برای بخش بزرگی از مردم، نه لزوماً برای همه. این یعنی برای 80 درصد از مردم آمریکا درآمد زیاد همچنان شادیآفرین است. اما برای یک اقلیت همیشه ناراضی، درآمد سالی 100 هزار دلار (تقریباً معادل همان 75 هزار دلار سال 2010) میتواند مسرتبخش باشد، در حالی که بیشتر از آن دیگر هیچ احساس خوشحالی در آنها برنمیانگیزد. این یعنی میزان نقش پول بر خوشحالی تا اندازه زیادی بستگی به وضعیت روحی و عاطفی خود افراد دارد. برای کسانی که در میانه طیف سلامت عاطفی قرار دارند، شادی با افزایش درآمد بیشتر میشود و برای کسانی که جزو راضیترین و خوشحالترین مردم طبقهبندی میشوند، احساس شادی و رضایتشان با درآمد بالای 100 هزار دلار چندین برابر میشود. کیلینگزورث در مصاحبهای نتایج این پژوهش مشترک را در یک جمله خلاصه میکند: «اگر شما ناراضی، غمگین و افسرده باشید، پول فقط تا حدی میتواند به بهتر شدن حالتان کمک کند.»
پول شادی میآورد، ولی نه همیشه
به نظر میآید که در حال حاضر اجماع کلی در جامعه دانشگاهی این است که پول انگیزه ایجاد میکند و میتواند در کل مردم را شاد و راضی نگه دارد؛ البته این ایجاد انگیزه کمی هم دردسرساز است. سانجا لوبمرسکی، پژوهشگر شناختهشده دانشگاه کالیفرنیا در مطالعه خود مشاهده کرد، افرادی با درآمد سالیانه 30 هزار دلار، معتقدند که رسیدن به درآمد 50 هزاردلاری باعث شادی آنها میشود، ولی افرادی با درآمد 100 هزار دلار را فقط یک درآمد 250 هزاردلاری میتوانست شاد کند. به عبارت دیگر مردم همیشه فکر میکنند اگر مقدار بیشتری پول داشته باشند خوشحالترند. این عطش پایانناپذیر برای داشتن پول بیشتر، از یک سو میتواند عاملی محرک برای رشد و پیشرفت باشد، ولی از سوی دیگر افراد را در همان گروه همیشهناراضی و نالانی قرار دهد که کانمن و کلینگزورث اعتقاد داشتند حتی با پولدار شدن هم حالشان بهتر نمیشود.
علاوه بر آن حتی نحوه به دست آوردن پول هم میتواند در رضایت ایجادشده نقش داشته باشد. برای مثال، پولی که از ارث به دست میآید به اندازه پولی که برای آن زحمت کشیده شده باشد، رضایتبخش نیست. یا پولی که از برنده شدن در لاتاری به دست میآید فقط به اندازه محدودی در افزایش میزان شادی و رضایت برندهها موثر است و به اندازهای که تصور میشود نمیتواند موجب خوشحالی برندگان لاتاری شود (گرنت دانلی، 2018).
یکی دیگر از پیامدهای پول زیاد داشتن افزایش حق انتخاب است. در مورد نکات مثبت و منفی داشتن حق انتخاب بحثهای زیادی صورت گرفته است. مطالعهای که در سال 2006 انجام شد نشان میدهد رفتن به یک سفر رایگان به پاریس یا هاوایی برای مردم بسیار مسرتبخش است، ولی اگر به آنها حق انتخاب بدهید تا خودشان مقصد را برگزینند، خوشحالی آنها به میزان قابل توجهی کاهش مییابد. آنها هر انتخابی داشته باشند، تصور میکنند انتخاب دیگرشان میتوانست بهتر باشد. به عبارت دیگر پول زیاد، حق انتخابهای زیاد میآورد و حق انتخابهای زیاد، اضطرابزاست و بار روانی زیادی به همراه دارد. به چنین چالشی پارادوکس انتخاب میگویند و این شاید برای آنهایی که پول زیادی دارند دردسرساز باشد. این افراد همیشه در تلاش هستند که تصمیمگیری بهتر و درستتر انجام دهند و این فرآیند گاهی بسیار استرسزا و پرتنش میشود.