بانک اطلاعات املاک در شهر بهارستان

مشاور و کارشناس املاک در بهارستان (مرجع املاک بهارستان اصفهان)نخستین سامانه اینترنتی خرید و فروش املاک در بهارستان اصفهان

بانک اطلاعات املاک در شهر بهارستان

مشاور و کارشناس املاک در بهارستان (مرجع املاک بهارستان اصفهان)نخستین سامانه اینترنتی خرید و فروش املاک در بهارستان اصفهان

ورود علی آقای لاریجانی به عرصه انتخابات/کشور در آستانه ی تحول

علی لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد


عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با ورود به ستاد انتخابات کشور در حال انجام مراحل ثبت نام خود در انتخابات ریاست جمهوری است.


لاریجانی: رفع تحریم‌ها اولویت دیپلماسی من است


صبح روز جمعه ۱۱ خرداد علی لاریجانی برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری وارد ستاد انتخابات شد.


لاریجانی پس از ثبت‌نام کردن، بیان کرد:

دولت باشگاه یک حزب و یک جناح نیست. به جای نگاه تمرکزگرا و از بالا به پایین زمام ایران عزیز در اختیار نخبگان استانی قرار می‌گیرد. دیپلماسی کشور باید پیشرفت ایران را مسئله اصلی تعاملات خود قرار دهد و راهبرد ایران این است کل منطقه امن و قدرتمند باشد.


لاریجانی گفت: در این میان حل مسئله تحریم‌ها برای گشایش اقتصادی جزو اولویت‌های دیپلماسی خواهد بود. مبنای تعاملات چه در سطح منطقه و بین‌المللی با تکیه بر مزیت‌های رقابتی بر محور توسعه اقتصادی خواهد بود.

امام صادقی‌ها چه بلایی سر اقتصاد ایران آوردند؟

امام صادقی‌ها چه بلایی سر اقتصاد ایران آوردند؟


مهدی پازوکی، کارشناس اقتصادی: 


دولت سیزدهم در حالی بالاجبار به کار خود پایان خواهد داد که به طور کاملا آشکاری از فقدان تخصص و نگاه کارشناسی رنج می‌برد. در واقع مِلاک برای مدیر شدن در این دولت قرار گرفتن در دایره خودی‌ها و همچنین دانشگاه امام صادقی بودن است که اگر اقتصاد با شلختگی بی مثالی روبرو است، به همین دلیل است| اطلاعات

این ۱۱نفر برای بازگشت کشور به ریل اصلی


اکبر منتجبی، سردبیر روزنامه سازندگی


دو روز مانده به انتخابات ریاست‌جمهوری، اصلاح‌طلبان با سه مساله روبه‌رو شده‌اند. مساله اول ظریف است، بعد لاریجانی و سومی کاندیدای اصلاح‌طلب. این درحالی است که این جناح 11 نامزد اصلی و فرعی دارد و احزاب و اشخاص درحال سنجش این کاندیداها هستند. اگرچه نام‌هایی به‌ عنوان کاندیدای اصلی جبهه اصلاحات یا اصلاح‌طلبان منتشر شده است اما هیچ یک از آنها نهایی نیست و نمی‌توان به قطعیت گفت که اصلاح‌طلبان با چه کسی پا به انتخابات می‌گذارند زیرا تا نظر نهایی شورای نگهبان و بررسی صلاحیت‌ها باید منتظر ماند. با این حال این 11 نامزد، روزنه‌ای از امید هستند که شرایط را تغییر بدهند و با پایان دادن به دولت موجود، اقتصاد و جامعه را به ریل اصلی کشور بازگردانند و فشاری که از سه سال پیش بر مردم شدت گرفته است، بردارند تا هم مردم نفسی بکشند و هم روزنه امید به ایران و آینده دوباره باز شود.


خداحافظی همیشگی با ظریف؟

اصلاح‌طلبان درخصوص مساله اول تا انجای کار مطمئن شده‌اند که محمدجواد ظریف کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری نمی‌شود. او اگر می‌آمد بدون تردید مورد اقبال وسیع جامعه اصلاح‌طلب ایران و میانه‌روها قرار می‌گرفت و بسیاری از کسانی که امروز در صف ثبت‌نام هستند به خود این جرأت را نمی‌دادند که کاندیدا شوند زیرا بنا بر نظرسنجی‌ها او تنها فردی است که آرای تضمین شده دارد. با این حال ظریف اگرچه دیروز صراحتاً گفت که کاندیدا نمی‌شود اما به صورت غیررسمی نیز بارها به افراد و احزاب گفته بود که قصد کاندیداتوری در این دوره از انتخابات را ندارد. او امروز 65 ساله است و اگر رئیس‌جمهور دوره بعد 8 ساله باشد، بدون تردید بعید است که ظریف در 73 سالگی سودای ریاست‌جمهوری آن هم برای یک دوره داشته باشد. لذا با قانون فعلی انتخابات باید با محمدجواد ظریف برای همیشه خداحافظی کنیم.


 


از آن گذشته در چند روز اخیر در گروه‌های اصلاح‌طلب نیز بحثی درخصوص آمدن و نیامدن محمدجواد ظریف درگرفت و برخی نیز این مساله را یادآوری کردند که سیدمحمدخاتمی چندان موافق کاندیداتوری او نیست و هنوز از وی نخواسته که کاندیدا شود و بهتر است که آقای خاتمی از او بخواهد به صحنه بیاید. ظاهراً دلخوری خاتمی از ظریف به نامه‌ای انتقادی برمی‌گردد که مدتی پیش او برای خاتمی نوشته بود. با این حال تحت همان نوشته، خاتمی نیز این دلگیری را از او دارد و این بار قلم قرمز بر نام ظریف کشیده تا جایی که محمد صدر 73 ساله که (در صورت پیروزی) تنها یک دور می‌تواند رئیس‌جمهور شود را بر ظریف که یک دیپلماتی جهانی است ترجیح داده است. اگرچه یکی از نزدیکان آقای ظریف یادآوری کرد، سال ۱۴۰۰ آقای خاتمی ازجمله کسانی بود که اصرار بسیاری داشت که ظریف کاندیدا شود اما وی همان موقع این پیشنهاد را رد کرد و جمله دلایلی را در رد این پیشنهاد بیان کرد که ظاهراً همچنان آن دلایل پا برجا هستند پس لزومی به شرکت در انتخابات نمی‌بیند و گفته است که حتی اگر خاتمی هم از او حمایت کند، یا کلید کاخ ریاست‌جمهوری را با تضمین به او بدهند، باز کاندیدا نخواهد شد. بدین‌ترتیب اولین مساله‌ای که برای اصلاح‌طلبان حل شد، این بود که او نمی‌آید و این نیامدن بسیاری را دلخور کرده است.


احیای شعار دولت وحدت ملی

دومین مساله حضور علی لاریجانی در انتخابات است. لاریجانی اگرچه از اصولگرایان اصیل است اما با اصولگرایی به معنای امروزی آن فاصله بسیاری گرفته و پیش از آنکه او را اصولگرا بدانیم باید او را میانه‌رو بخوانیم. نامزدی او در انتخابات ریاست‌جمهوری این روزها بسیار محتمل شده و دور از ذهن نیست که با مجموعه مشکلاتی که به آنها خواهیم پرداخت، ثبت‌نام کند. برخی می‌گویند اگر لاریجانی تا امروز هنوز سخنی به صراحت نگفته که می‌آید به این دلیل است که در حال سبک‌سنگین کردن موضوع است. یک سیاستمدار همچون شطرنج‌باز حرفه‌ای، حرکت نهایی را به سرعت انجام نمی‌دهد. وضعیت را می‌سنجد و پیام‌های مختلف می‌گیرد و منتظر می‌ماند تا ببیند که جامعه تشنه‌ای او هست یا نه. وضعیتش، چه در لایه‌هایی از حکومت و چه در بطن جامعه رو به بهبود هست یا نه. با سبک‌سنگین کردن این مسائل است که تصمیم می‌گیرد و حرکت بعدی خود را برای پیروزی انجام می‌دهد. لاریجانی در چنین وضعیتی است. او صرفاً نظر از تایید صلاحیت که به نظر می‌رسد راهش به نسبت سال 74 هموارتر شده است، مشکلش پایگاه رای و عدم مشارکت مردم است. در دو انتخابات اخیر، آرای مردم روزبه‌روز کمتر شد. آنها به‌ شدت از سیاست‌های جاری کشور به خصوص در دولت گلایه‌مند بودند و هستند و این خشم و ناراحتی را با عدم رای خود نشان دادند. جمهوری اسلامی اگر آرای مردم و مشارکت آنها در انتخابات برایش مهم است، ناگزیر است که سیاست‌های جاری دولت را در بخش‌های اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاست خارجی تغییر بدهد. این سیاست‌هاست که مردم را به مشارکت و مشروعیت دادن به حاکمیت تشویق یا آنها را دور می‌کند. دولت رئیسی نتوانست وعده‌هایی چون احیای برجام، از بین بردن بیکاری، کاهش فاصله طبقاتی، اینترنت بدون فیلترینگ، کنترل تورم و از بین رفتن گرانی را اجرایی کند. نه‌ تنها نتوانست آنها را از بین ببرد بلکه در جهت حل آنها هم عمل نکرد. این‌چنین شد که حتی رهبری نیز در دیدار با کارگزاران نظام، اگرچه به کارهای زیربنایی دولت اشاره کردند اما صراحتاً از افزایش فاصله طبقاتی، بی‌ارزش شدن پول ملی، افزایش نقدینگی و گرانی و تورم به ‌صراحت صحبت کردند.

اکنون لاریجانی می‌داند که مردم به دلیل مشکلات زیاد، در دو انتخابات شرکت نکرده‌اند و محتمل است که اگر کاندیدای درخوری نبینند، در این انتخابات نیز شرکت نکنند پس نیازمند سازماندهی رای‌دهندگان است. اصلاح‌طلبان این پتانسیل را کم‌وبیش دارند و هنوز بخشی از آن را هم حفظ کرده‌اند. پس یک چشم لاریجانی به حمایت سیدمحمد خاتمی است و یک چشم دیگرش به حسن روحانی و شیوخی چون ناطق‌نوری و میانه‌روهایی که پیش خاتمی بروند و نظر او را برای حمایت لاریجانی بگیرند.

اما آیا لاریجانی می‌تواند رئیس‌جمهور مقبولی باشد؟ به نظر می‌رسد که اگر بتواند در همان دور اول اجماع اصلاح‌طلبان را داشته باشد احتمالاً پیروز می‌شود و از آنجایی که مورد اعتماد رهبری و مجموعه‌ای از تصمیم‌گیران نظام است، کارش راحت‌تر خواهد شد. چه آنکه محمدباقر قالیباف که با آرای فراکسیون مستقلین و اصلاح‌طلبان توانست رئیس مجلس بماند، می‌تواند در مجلس ضربه‌گیر در مقابل پایداری‌ها باشد. شاکله کشور نیز اگرچه در دست اصولگرایان است اما دیگر نمی‌توان لفظ حاکمیت یکدست را برای آن در نظر گرفت. چه آنکه لاریجانی حتی با توجه به ریشه‌هایی که دارد اما از جنس پایداری و خالص‌سازان نیست و می‌تواند بهبودهایی را در حوزه سیاست خارجی، اقتصادی و اجتماعی به وجود آورد. حتی محتمل است که لاریجانی، ایده سالیان قبل علی‌اکبر ناطق‌نوری را برای دولت وحدت ملی اجرایی کند و دولتی تشکیل دهد که پیشرفت و توسعه محور آن باشد تا تبلیغات و شعار.


گره اصلی اصلاحات

با این حال اصلاح‌طلبان بین او و کاندیدای اصلی مانده‌اند. بخشی از اصلاح‌طلبان بر این نظر هستند که از همین امروز باید از لاریجانی حمایت کنیم، برخی نیز گذشته او را در صداوسیما بیرون کشیده‌اند و با یادآوری ستاد ضداصلاحات تاکید می‌کنند که به هیچ عنوان نباید به سوی او رفت و از وی حمایت کرد. به همین دلیل نیز الان لاریجانی گره اصلاح‌طلبان شده است. در این میان برخی نیز می‌گویند، محتمل است به دلیل کاهش مشارکت، انتخابات به مرحله دوم برود. در این مرحله چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ از سه حال خارج نیست. یا دو کاندیدای اصولگرا به مرحله دوم می‌روند که طبعاً شکست است و بعید نیست که مشارکت در مرحله کمتر از مرحله اول باشد و رئیس‌جمهوری حداقلی انتخاب شود که این موضوع به گره اصلی حاکمیت تبدیل می‌شود. اما اگر لاریجانی با یک اصولگرا به مرحله دوم برود، اصلاح‌طلبان و میانه‌روها همگی از لاریجانی حمایت می‌کنند و به احتمال زیاد در احساس خطری که جامعه می‌کند، احتمال پیروزی لاریجانی در مقابل مثلاً سعید جلیلی بسیار است و اما اگر لاریجانی با یک اصلاح‌طلب به مرحله دوم برود، بازی دو سر برد است و فرقی ندارد که کدام یک رئیس‌جمهور شود. به همین دلیل نیز برخی امیدوارند در مرحله دوم یاری‌گر لاریجانی باشند. اما همیشه آن‌طور که فکر می‌کنیم، نمی‌شود. معادلات، پیچیده‌تر می‌شود و ما به آن پاسخی که می‌خواهیم نمی‌رسیم.


‌محمد صدر فقط برای یک دوره؟

مساله سوم اصلاح‌طلبان، خبری بود که دیروز سیدمحمد صدر، سیاستمدار 73 ساله ایرانی اعلام کرد. او خبر داد که «آقای خاتمی پیشنهاد کاندیداتوری را به بنده دادند ولی هنوز تصمیمی درباره ورود به انتخابات نگرفتم. برای تصمیم‌گیری در این خصوص درحال مشورت با دوستان هستم. در واقع هنوز مردد هستم. فکر می‌کنم تا آخر این هفته تصمیم نهایی گرفته خواهد شد».

بدین‌ترتیب، محمد صدر با اعلام این خبر خود را تا کاندیدای نهایی جبهه اصلاح‌طلبان بالا کشید اما این به منزله آن نیست که همچنان توافق نهایی بر او باشد. با این حال محمد صدر از نیروهای اصلاح‌طلبی است که پیوندهای محکمی در بین علمای کشور دارد. محمد صدر از خانواده بزرگ صدر می‌آید. خاندان صدر، یکی از اصیل‌ترین بیوت روحانیت شیعه است. پدرش آیت‌الله سیدرضا صدر از علمای سرآمد در فقه و اصول و عرفان و فلسفه بود. افتخاری شاگردی امام خمینی را در توشه داشت و برادر بزرگ‌تر امام موسی صدر بود. خانواده صدر خانواده بزرگ و ذی‌نفوذی هستند. از تهران تا عراق و لبنان گسترده هستند. با خانواده‌های بزرگی چون خمینی‌ها، خاتمی‌ها و بجنوردی‌ها پیوند دارند. چهره‌های مهمی از آنها در سالیان متفاوت در حاشیه یا متن جمهوری اسلامی نقش‌آفرینی کرده‌اند. ازجمله آنها می‌توان به صادق طباطبایی در دولت موقت اشاره کرد که سخنگویی آن دولت را بر عهده داشت همچنین خانم فاطمه طباطبایی، عروس امام و همسر مرحوم سیداحمد خمینی. سیدرضا صدر و امام موسی صدر، دایی طباطبایی‌ها بودند. محمد صدر نیز خود در طول سالیان مختلف از دولت محمدعلی رجایی تا دولت حسن روحانی به تناوب پست‌های مختلفی را داشته و اکنون نیز با حکم رهبری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است. بسیاری او را یک اصلاح‌طلب کامل می‌دانند. نزدیکی وی به هسته اصلی جبهه مشارکت بیشتر از احزاب دیگر است. نزدیکی خانوادگی او با سیدمحمد خاتمی نیز ممکن است در انتخاب بی‌تاثیر نباشد اما به هر حال باید به این نکته اذعان کرد که او 73 سال دارد و اگر کاندیدای نهایی اصلاح‌طلبان باشد حتی اگر رای هم بیاورد با توجه به قانون انتخابات بیش از یک دوره نمی‌تواند رئیس‌جمهور بماند و اصلاح‌طلبان برای دوره دوم ریاست‌جمهوری که چهار سال دیگر برگزار خواهد شد، دوباره دچار مشکل می‌شوند. معلوم نیست که در انتخاب صدر به این نکته دقت کرده باشند یا نه. اما همین موضوع فعلاً به‌ عنوان یک پاشنه آشیل مطرح است.


حزب رئیس‌جمهورساز با سه نامزد

اما اگر از آن سه مساله بگذریم، اصلاح‌طلبان چندین گزینه دیگر برای انتخابات ریاست‌جمهوری دارند که برخی از آنها بدون تردید پا در انتخابات نخواهند گذاشت، برخی درحال ارزیابی وضعیت هستند و برخی بدون توجه به دیگران ثبت‌نام می‌کنند.

کارگزاران سازندگی ایران به‌ عنوان حزبی که از بدو تاسیس یکی از اهدافش، خلق چهره‌های ملی بوده همیشه یک یا دو چهره در قامت ریاست‌جمهوری به جامعه معرفی کرده است. از معرفی افرادی چون عطاالله مهاجرانی، غلامحسین کرباسچی و محمدعلی نجفی در دوره‌های گذشته تا اسحاق جهانگیری، سیدحسین مرعشی، محسن هاشمی و فائزه هاشمی در دوره‌های اخیر می‌توان تاکید کرد که این حزب عموماً حزبی رئیس‌جمهورساز بوده است. افرادی که در این حزب رشد کرده‌اند عموماً به دلایل توانایی‌هایی که در حوزه اقتصاد و فرهنگ داشته‌اند نه ‌تنها از سوی خود حزب بلکه از سوی احزاب و حتی جامعه مورد توجه بوده‌اند با این حال هنوز هیچ یک از اعضای حزب به این پست نرسیده‌اند.

سیدحسین مرعشی، دبیرکل حزب اگرچه این روزها در حال درمان است و دستی از دور بر سیاست و سیاست‌های حزب دارد اما یکی از آن چهره‌هایی است که نامش به‌ عنوان یکی از نامزدهای محتمل ریاست‌جمهوری ذکر می‌شود و حتی برخی این گزاره را مطرح کرده بودند که اگر ظریف رئیس‌جمهور شود، سیدحسین مرعشی در مقام معاون اول او می‌تواند با تشکیل یک دولت ایده‌آل، کشور را به سرعت به سوی تولید و توسعه پیش ببرد.

اکنون نیز شورای مرکزی حزب تاکید کرده است که مرعشی در انتخابات پیش‌رو به ‌عنوان کاندیدا ثبت‌نام کند اما دبیرکل این پیشنهاد را نپذیرفته و اولویت را به افراد دیگری داده و خواهان آن شده است که در این شرایط باید رئیس‌جمهوری انتخاب کرد که وفاق ملی و اصلاح‌طلبان روی آن باشد و همگی نیز از او حمایت کنند.

به همین دلیل، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران رسماً پیشنهاد کاندیداتوری را رد کرده است. او در حزب به دو گزینه دیگر هم رای داده که اسحاق جهانگیری و محسن هاشمی هستند و حزب از آنها خواسته است که ثبت‌نام کنند. با این حال نباید نقش مرعشی را تمام شده دانست. چه آنکه او را در زمره بهترین مدیران اجرایی کشور می‌دانند و این امیدواری وجود دارد که از پتانسیل‌های او برای دولت احتمالی آینده بهره بسیاری باید جست.

اسحاق جهانگیری دیگر نامزد مطرحی است که نامش در هر انتخاباتی مطرح می‌شود. در این انتخابات نیز شورای مرکزی ضمن حمایت از او خواست کاندیدای این دوره شود. اما دیروز خبری منتشر شد که بیانگر آن بود که اسحاق جهانگیری نیز به تیم اصلاح‌طلبانی که درصدد انتخاب کاندیدای نهایی هستند، اضافه شده است و به همین دلیل احتمال عدم کاندیداتوری او افزایش یافت. جهانگیری از مدیران تکنوکراتی است که هم می‌داند که چگونه موتور اقتصاد را روشن کند و هم می‌تواند کشور را از دست‌انداز موجود رهایی دهد. او تجربه کار زیر فشارهای خردکننده تحریم‌های ترامپ را دارد که توانست اقتصاد را از فروپاشی نجات دهد. چنین تجربه‌ای را کسی از مدیران ندارد.

محسن هاشمی، سومین کاندیدای حزب کارگزاران سازندگی ایران است. او نیز نامش از سال 1400 مطرح است اما به دلایلی هنوز اعلام نکرده است که می‌آید. شورای مرکزی حزب از او خواست کاندیدا شود اما محسن هاشمی که نام پراعتبار آیت‌الله هاشمی را در توشه دارد هنوز اظهارنظر صریحی در این خصوص نکرده است. او نیز مانند پدر بیشتر تماشاگر صحنه است. اگر شرایط برایش مهیا باشد و اگر سران اصلاح‌طلب و عموم نیروها و چهره‌ها از وی بخواهند کاندیدا شود، ممکن است بپذیرید و بیاید.او ریاست شورای شهر تهران و رئیس‌ دفتر رئیس‌جمهور در دولت دوم سازندگی را نیز در کارنامه خود دارد. با این حال محسن هاشمی با 63 سال سن، یکی از جوان‌ترین کاندیداهاست و این امیدواری برای او وجود دارد که حتی اگر این دوره کاندیدای ریاست‌جمهوری نشود، دوره‌های بعد بتواند. این امتیاز را بسیاری از نامزدهای فعلی ندارند.


مدیران خاتمی در صف کاندیداتوری

از میان نامزدهای دیگری که نام‌شان این روزها مطرح است، محمدرضا عارف، مسعود پزشکیان، محمد شریعتمداری و عبدالناصر همتی هستند که به غیر همتی آن چهار نفر دیگر همگی از مدیران ارشد دولت خاتمی بودند. همتی نیز در سال‌هایی که سیدمحمد خاتمی، رئیس‌جمهور ایران بود، رئیس کل بیمه مرکزی ایران بود که این سمت را از دوره هاشمی تا دوره احمدی‌نژاد هم بر عهده داشت. البته می‌توان به محمد‌جواد آذری‌جهرمی نیز اشاره کرد که البته او خود گفته هنوز تکلیفش با خود روشن نیست و به همین دلیل نیز نامش چندان مطرح نشده است.

اما از میان مدیران خاتمی بدون ‌تردید محمدرضا عارف ارشدترین آنهاست. او معاون اولی دولت خاتمی را در توشه خود دارد و سال‌های سال نیز عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده و هست. در دو دوره نیز در مظان کاندیداتوری بود. سال 88 یکی از نامزدهایی که اعلام کرد در انتخابات شرکت می‌کند، او بود. او قید کرده بود که اگر خاتمی بیاید، نمی‌آید و چنین نیز شد. سیدمحمد خاتمی در سال 88 خود را در معرض کاندیداتوری قرار دارد و به پاسخ‌ها جواب مثبت داد اما تا انتهای راه نماند و به محض اینکه مهندس میرحسین موسوی اعلام کاندیداتوری کرد، خاتمی از رقابت‌ها کنار رفت و از موسوی حمایت کرد. به همین دلیل، عارف که تجربه معاون اولی دولت خاتمی را داشت دیگر کاندیدا نشد و انتخابات 88 با حضور موسوی، کروبی، احمدی‌نژاد و رضایی به راه دیگری رفت که نتیجه‌اش از بین رفتن بسیاری از سرمایه‌های سیاسی و اجتماعی بود.

عارف در سال 92 نیز یک بار دیگر شانس خود را به بوته آزمایش گذاشت اما نهایتاً اصلاح‌طبان حسن روحانی را بر او ترجیح دادند و عارف کنار رفت. این بار نیز محتمل است که او کاندیدا شود. اما باید دید می‌ماند یا نه. البته عارف نیز همچون محمد صدر 73 ساله است و همین یک دوره را فرصت دارد که کاندیدا شود.

از میان افراد دیگر باید به مسعود پزشکیان اشاره کرد که این روزها در مجلس نقش‌آفرین است. او خود نیز گفته از وی خواسته‌اند کاندیدا شود. محتمل است که ثبت‌نام کند اما بعید است که تا پایان راه بماند. دیگری محمد شریعتمداری است که اگرچه نام او نیز در چند انتخابات مطرح شد اما او نیز چندان شانسی برای آنکه آرای عموم اصلاح‌طلبان را داشته باشد، ندارد و آخرین نفر عبدالناصر همتی است که در انتخابات 1400 با رئیسی رقابت کرد. در سه سال گذشته منتقد جدی او ماند اما از آنجایی که آرای ناچیزی در رقابت با رئیسی به دست آورد، بعید است که اصلاح‌طلبان نیز این بار به سوی او بروند. چه آنکه در 1400 نیز فقط یکی دو حزب از او حمایت کردند. همتی نیز محتمل است که کاندیدا شود اما اینکه تا پایان رقابت می‌ماند یا نه یک سوال بزرگ است.

با این حال باید به سوی نامزد واحد برای اثرگذاری و گشودن روزنه امید حرکت کرد و آن نامزد واحد یکی از این 11 چهره است ولاغیر

مشکلات مردم در بخش مسکن در حال رفع شدن است/مسائل اقتصادی ما بیشتر راهکارهای سیاسی دارد.

روزنامه دنیای اقتصاد:

رفع تحریم‌ها، مهم‌تر است


 غلامرضا نوری‌قزلجه، عضو هیات رئیسه مجلس دوازدهم در گفت‌وگو با «دنیای اقتصاد»:


مسائل اقتصادی ما بیشتر راهکارهای سیاسی دارد.


بنابراین مسائل سیاسی باید مرتفع شود تا مسائل اقتصادی ما حل شود.


در حوزه اقتصاد بحث اصلی رفع تحریم‌ها است.


مساله FATF یک مولفه مهم در مباحث اقتصادی ما است.


همچنین جذب سرمایه‌گذاری خارجی می‌تواند یکی از مولفه‌های تاثیرگذار در اقتصاد باشد.


در مجلس دوازدهم در حوزه اقتصاد نظارت بر عملکرد دولت در حوزه کنترل بازار ارز، نظارت بر قیمت‌ها و کنترل بازارها باید به‌طور جدی و از بعد نظارتی دنبال شود.


نهایتا باید سعی شود که فشار مالیاتی و تورمی بر مردم کاهش پیدا کند.



#دنیای_اقتصاد #مجلس #اولویت_دولت_جدید




فرزین: تمام متغیر‌های پولی تاثیرگذار بر تورم کاهشی شدند


رئیس‌کل بانک‌مرکزی:


متغیرهای پولی اثرگذار در تورم هم‌اکنون نزولی شده و آثار آن در شاخص‌های اقتصادی نمایان شده است.


با برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری‌های انجام شده در بانک مرکزی، بهبود شاخص‌های اقتصادی ادامه دارد.


نوسانات نرخ ارز و نرخ بهره در کوتاه مدت و رشد نقدینگی در بلندمدت بر نرخ تورم تاثیرگذار هستند.


تورم نقطه به نقطه شاخص بهای مصرف کننده با ۱۸.۴ واحد درصد کاهش از ۴۹.۴ درصد در بهمن ماه ۱۴۰۱ به ۳۱ درصد در اردیبهشت ۱۴۰۳ رسیده است./ایسنا




 نماینده مجلس: امسال اقتصاد ایران در وضعیت سخت قرار می گیرد


 جبار کوچکی‌نژاد، منتخب مردم رشت و خمام در مجلس در گفت و گو با «دنیای اقتصاد»:


باید مجلس مسیری را برای دولت باز کند تا بخش خصوصی وارد اقتصاد ایران شود.


چون نقدینگی به سمت بخش خصوصی هدایت می‌شود و بخش خصوصی هم نقدینگی را نگه می‌دارد که هم تورم ایجاد می‌کند و هم تولید و اشتغال را کاهش می‌دهد.


دولت می‌تواند خدمات آب، برق و گاز را به بخش خصوصی واگذار کند و به سمت مالیات برود.


دولت باید نیروی انسانی‌اش را کاهش دهد.


باید بتوانیم فرآورده‌های نفتی را بیشتر بفروشیم و به سمت گرفتن محصولات از نفت برویم.


در سال جاری. به نظر می‌رسد دولت با کسری بودجه مواجه شود و اقتصاد ایران در وضعیت سخت قرار گیرد.




بورس بر کدام پاشنه می‌چرخد؟


دنیای اقتصاد:معاملات بورس تهران در اولین هفته خرداد نیز سپری شد و شاخص کل سهام نتوانست کارنامه‌‌‌ای بهتر از افت بیش از یک ‌درصدی به دست سهامداران خود بدهد.

هر چند شاخص کل در آخرین روز کاری این هفته با رشد مختصری همراه شد. در میان بازارهای موازی نیز دلار و سکه رفت و برگشت‌های قیمتی را تجربه کردند.


اما اوضاع در بازار سهام خوب پیش نرفت و از ابتدای هفته تا روز سه‌شنبه همه نماگرها بازدهی منفی را ثبت کردند.شاخص هموزن تالار شیشه‌‌‌ای در معاملات هفته نخست خرداد بیش از یک درصد از ارتفاع خود را از دست داده است.


با وجود اینکه برخی از حمایت‌‌‌های سیاستگذار سخن می‌‌‌گفتند و برخی دیگر به حمایت‌‌‌های بنیادی و قیمت‌های ارزنده سهام اشاره می‌کردند اما خروج پول مجددا سرعت گرفت و ارزش معاملات نسبت به هفته قبل کاهش چشمگیری را تجربه کرد.


در این هفته خروج پول سهامداران حقیقی به میزان ۱۵۲۰ میلیارد تومان رسید و میانگین ارزش معاملات خرد نتوانست در سطحی بهتر از ۱۹۱۰ میلیارد تومان قرار بگیرد تا همان آش باشد و همان کاسه.


#دنیای_اقتصاد #بورس




 وزیر: مشکلات مردم در بخش مسکن در حال رفع شدن است!/ دنیای‌اقتصاد: 6 مشکل مردم در بخش مسکن این موارد است




 مهرداد بذرپاش وزیر راه و شهرسازی در جریان افتتاح تعدادی واحد مسکونی از طرح‌ دولتی مسکن‌سازی در استان تهران یک خبر عجیب اعلام کرد.


 او در این مراسم گفت: «مشکلات مردم در بخش مسکن در حال رفع شدن است».


 چه خوب بود اگر وزیر بخش مسکن، بعد از اینکه از «روند حل شدن مشکلات مردم در بخش مسکن» سخن گفت، «مصادیق بهبود اوضاع در بازار مسکن برای خانوارها» را هم یکی یکی یا لااقل تنها یک مصداق از آن را هم بیان می‌کرد تا مشخص شود «کجای بازار مسکن برای خانوارها»،‌ بهبود پیدا کرده است.


 اما درباره «سریال مشکلات مسکن مردم»، فهرستی از مصادیق وجود دارد که اینجا آنها را لیست می‌کنیم.


 گزارش خبرنگار گروه شبکه‌های اجتماعی روزنامه «دنیای‌اقتصاد» درباره «واقعیت بازار مسکن که کاملاً با خبر وزیر ناسازگاری دارد»، حاکی است:


 اولا: تورم اجاره مسکن در شهرهای کشور بالای 40 درصد است که این «رشد هزینه اجاره‌نشینی»، 3 برابر «متوسط رشد سالانه اجاره‌بها در دهه 80 و نیمه اول دهه 90» است.


دوما: اجاره‌بهای خانه در تهران 2 برابر «حداقل حقوق مصوب 1403» است که این یعنی، «هزینه اجاره‌نشینی از استطاعت خیلی از خانوارهای مستاجر حقوق‌بگیر خارج است»


 سوما: قدرت وام خرید مسکن بیش از 2 سال است، «کاملا از بین رفته» و میزان پوشش آن به حدود 10 مترمربع رسیده است.


 چهارم اینکه: مطابق گزارش اخیر مرکز پژوهش‌های مجلس از یک میلیون و 600 هزار متقاضی مشمول «مسکن ملی»، فقط 600 هزار خانوار توانستند «آورده نقدی» خود را پرداخت کنند و این یعنی، «ناتوانی مالی فاقدین مسکن برای پرداخت قیمت مسکن دولتی‌ساز».


 پنجم اینکه: درست در همین ماهی که مهرداد بذرپاش از «حل شدن مشکلات مسکن مردم سخن گفته»، آمار رسمی بانک مرکزی از «جهش 4 درصدی قیمت مسکن در ماه اردیبهشت» خبر داده است. بازار مسکن تنها بازای بوده که در اردیبهشت، «افزایش قیمت» پیدا کرد و بقیه بازارها ریزشی بود.


 ششم اینکه: مدت زمان انتظار برای صاحب‌خانه شدن در تهران با قیمت‌ها و حقوق‌های امروز، به «84 سال» رسیده است که این 8 برابر «نرم جهانی» است.


 ما اکنون منتظر هستیم «مصادیق مدنظر وزیر درباره بهبود اوضاع مسکن» 

را ببینیم و بخوانیم.


#دنیای_اقتصاد #مسکن #بازار_مسکن #وزیر #دولت #هیات_دولت #وزیر_راه_و_شهرسازی


اصولگرایان دچار دستپاچگی سیاسی شده‌اند/ اصلاح‌طلبان اشتباه انتخابات سال 1384 را تکرار نکنند

شرق:


 محمد مهاجری: 


 دولتی‌ها جناحی و غیرحرفه‌ای عمل کرده‌اند/ نگرانی گروه‌های سیاسی از سلامت برگزاری انتخابات، کاملاً به حق و به جاست




 نیروهای مسلح اجازه ندهد موضوع سقوط هلی‌کوپتر رئیس جمهور دستمایه تبلیغات انتخاباتی دولتی‌ها شود




بیشترین آشفتگی در اردوگاه اصولگرایان متعلق به بازماندگان دولت آقای رئیسی است؛ سه گروه در درون دولت برای تصاحب قدرت با یکدیگر رقابت می‌کنند




محمد مهاجری فعال سیاسی اصولگرا به جماران گفت: من فکر می کنم همین اندازه که انتخابات از فرصت یکساله به یک ماهه تبدیل شد، به اندازه کافی فضا را برای آشوب‌گری سیاسی در همه جناح ها رقم زد و الان یک نوع بلاتکلیفی در هر دو جناح و هر دو گروه سیاسی کشور کاملاً ملاحظه می شود.




این دستپاچگی در اصولگراها خیلی بیشتر دیده شود. به خاطر اینکه رسیدن به کاندیدای واحد در حال حاضر برایشان آسان نیست./ جماران






 حضور سیدمحمد خاتمی و اسحاق جهانگیری در گرامیداشت دومین سالگرد درگذشت

 سیدمحمود دعایی در جماران